English words, classic literature

Marx, Mark Twain, Adam Smith, ...

Marx, Mark Twain, Adam Smith, ...


Kartei Details

Karten 300
Sprache English
Kategorie Englisch
Stufe Universität
Erstellt / Aktualisiert 05.07.2014 / 11.01.2018
Weblink
https://card2brain.ch/box/english_words_classic_literature
Einbinden
<iframe src="https://card2brain.ch/box/english_words_classic_literature/embed" width="780" height="150" scrolling="no" frameborder="0"></iframe>
scabbard

غلاف - نیام - غلاف شمشیر - حفاظ - غلاف کردن - - - -

ado

گرفتاری -

samite

پارچه زری - پارچه زربفت ابریشمی سنگین - - - -

chieftain

سالار - سر دسته - رئيس قبیله - - - -

marvel

تعجب -

amend

اصلاح کردن - بهتر کردن - ترمیم کردن - - - -

pavilion

عمارت کلاه فرنگی - چادر صحرایی - - - -

meagre

ناچیز - لاغر - - - -

lad

پسر بچه - غلام - جوانک - - - -

irreverence

هتک حرمت - عدم احترام - بی ادبی - - - -

perdition

دمار - مرگ روحانی - فنا - تباهی - ضلالت - - - -

insolent

گستاخ -

squelch

خرد کردن - له کردن - - - سرکوبی - - - -

feeble

ضعیف - ناتوان - عاجز - سست - نحیف - - - -

dole

سار - صدقه - اندوه - ماتم - ضجه - کمک هزینه دولتی به بیکاران - - - -

beck

تعظیم کردن - اشاره - تکان سر یا دست - - - -

assail

حمله کردن - هجوم اوردن بر - - - -

crumb

خرده - خرده نان - هر چیزی شبیه خرده نان - - - -

apparition

ظهور - خیال - شبح - تجسم - -

leech

زالو - حجامت - خفاش خون اشام - انگل - پزشکی کردن - - - - -

nibble

اندک اندک خوردن - گاز زدن - مثل بز جویدن - لقمه یا تکه کوچک - - - -

bugle

بوق -

insinuate

اشاره کردن - به اشاره فهماندن - بطور ضمنی فهماندن - - - -

foster

پرورش دادن - غذا دادن - - - -

drench

خیس کردن - اب دادن - - - نوشانیدن - - - -

gruesome

مخوف - نفرت انگیز - مهیب - ژیان - - - -

hack

مزدور - فاحشه - کلنگ - سرفه خشک وکوتاه - چاک - برش - ضربه - - - -

flung

پرت -

gait

راه رفتن - قدم زدن - یورتمه روی - قدم رورفتن - -

nettle

گزنه - رنجه داشتن - خونکسی را بجوش اوردن - ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن - بر انگیختن - - - -

cicerone

بلد - راهنما - - - -

groin

کشاله ران - محل تلاقی دو طاق - دوطاقه کردن - - - -

swirl

چرخش -

feast

جشن - ضیافت - عید - - - -

felicity

سعادت - خوش بختی - - - برکت - - - -

gape

خیره نگاه کردن - خمیازه کشیدن - دهان را خیلی باز کردن - نگاه خیره با دهان باز - - - -

cataract

آب مروارید - ابشار بزرگ - - - -

jollity

خوشی - عیش - - - کیف - - - خوش وقتی - - - -

anon

چند لحظه بعد -

benign

خوش خیم -